• وبلاگ : بوي خنك عشق
  • يادداشت : من چه مي گويم؟ و او....
  • نظرات : 0 خصوصي ، 35 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام دوباره آقا مسعود.

    من نظرمو گذاشتم اما نيست چرا؟

    آقا مسعود كاملا از ته دلتون نوشته بودين با احساسات واقعي .نمي خوام بگم احساسات شاعرانه مي خوام بگم احساسات واقعي خودتون.

    فقط يه مشكل دارم اگر خيلي حاد بود ديگه بزارين پاي بچگيم.

    كاسه اي پر كرده بودم ازچه؟ ريزش اشك انگشتم.

    منظورتون واقعا انگشتتون بود يا دلتون. من با عقل ناقصم يه حدس هايي مي زنم . مثلا اينكه ....حدس نه! نمي دونم چيه حالا.

    اما فكر مي كنم اين همه نبايد مستقيم مي گفتين ديگه نه؟ اشك دلتون بهتر بنود؟

    راستي از يه قسمت از شعرتون خيلي خوشم اومد:

    رهگذري بود ساده دل سطحي نگر.........

    كاملا ملموس بود.كاملا.

    آقا مسعود اميدوارم اين دفعه كسي با نظراتش شما رو شوكه نكنه.

    مو فق باشيد و سر بلند.

    دلكش

    پاسخ

    واما در مورد پست من: شماوقتي دلتون مي گيره يا دلتون مي شکنه و بعد گريه مي کنيد با دلتون گريه مي کنيد؟؟؟؟؟؟؟ هر چند اشک به خاطر دله ولي متعلق به چشمتونه. مجبورم واضح بگم: توي نوشته ي من اشک همون نوشته هاي منه و هر چند به خاطر دلمه ولي از انگشت جاري مي شه و متعلق به انگشته. پس جواب سوالتون اينه که بله منظورم واقعا انگشت بود و نه دل.